عشقت رو میخوام
وقتت رو میخوام
وقتی همه چیز اشتباهه
درستش میکنی
احساس خیلی خوبی دارم
زنده میشم
میخوام امشب با تو آزاد باشم
عشقت رو میخوام
عشقت رو میخوام
هربار که از جلوی درت رد میشم نفس عمیقی میکشم
میدونم که اونجایی ولی دیگه نمیتونم ببینمت
و این دلیلشه که
تو توی تاریکی هستی
از وقتی که از هم جدا شدیم من یه غریبه شده ام
احساس میکنم نمی تونی منو ببینی
نگاه کن چشمهام پراز ترس هستن
بگو تو هم همین حس رو داری؟
دوباره منو بین بازوهات بگیر
عشقت رو میخوام
وقتت رو میخوام
وقتی همه چیز اشتباهه
درستش میکنی
احساس خیلی خوبی دارم
زنده میشم
میخوام امشب با تو آزاد باشم
عشقت رو میخوام
عشقت رو میخوام
حالا دارم خیال پردازی میکنم،ممکنه الان پیدات کنم؟
دور خودم میچرخم ولی هیچوقت نمی فهمم
که چه ارزشی برات دارم،بهت تعلق دارم یا نه
سعی میکنم با این حس بجنگم ولی میدونم که اونقدر قوی نیستم
خیلی احساس بیچارگی میکنم
نگاه کن،چشمهام پراز ترس هستن
بهم بگو،تو هم همین حس رو داری؟
دوباره منو بین بازوهات بگیر
عشقت رو میخوام
وقتت رو میخوام
وقتی همه چیز اشتباهه
درستش میکنی
احساس خیلی خوبی دارم
زنده میشم
میخوام امشب با تو آزاد باشم
عشقت رو میخوام
عشقت رو میخوام
همه سال ها
همه این مدت
هیچوقت تقصیر تو نبوده
حالا چشمهام باز هستن
و در قلبم رو می بندم
و همه اشکها
همه دروغها
همه وقت تلف کردن ها
میخوام تغییرشون بدم
و حالا چشمهام باز هستن
عشقت رو میخوام
وقتت رو میخوام
وقتی همه چیز اشتباهه
درستش میکنی
احساس خیلی خوبی دارم
زنده میشم
میخوام زاد باشم