I Miss You [Persian translation]

ن ميدونم كه توي كابو هستي

با برادرت میگردی

کاش بطری تو بودم

تا بازم میتونستم به لبات نزدیک شم

میدونم که به مامان بابات زنگ نزدی

و نگفتی که ما تموم کردیم

چون میدونی که تو مقصر میشی

تو نميخواي كه به اونا بگي كه تموم شده

و من ميدونم كه ما نبايد حرف بزنيم

ولي من از خودم جلو ترم

من ميترسم وقتي تو نيستي

واسه اينكه ميترسم تو با كسي ديگه اي باشي

بنظرم اون الان رفته

و من فقط به خودم دروغ ميگم

من نمیتونم باورش کنم

دلم برات تنگ شده،اره دلم برات تنگ شده

دلم برات تنگ شده،اره دلم برات تنگ شده،او اره

دلم برات تنگ شده،اره دلم برات تنگ شده

با اينكه تلاش ميكنم كه نشه

تو طرفدار عكس گرفتن نبودي

پس من به سختي اونارو گرفتم

اونارو تو ذهنم ذخيره كردم از اتاق خواب

واسه اينه كه نميتونم پوستت رو فراموش كنم

پس من همه پيام ها رو ذخيره كردم

همه بهترينا تو يه سال

فقط واسه يادآوري(خاطره) خودم

اوه چه قدر خوبه اين

يا بود

و من ميدونم كه ما نبايد حرف بزنيم

ولي من از خودم جلو ترم

من ميترسم وقتي تو نيستي

واسه اينكه ميترسم تو با كسي ديگه اي باشي

بنظرم اون الان رفته

و من فقط به خودم دروغ ميگم

من نمیتونم باورش کنم

دلم برات تنگ شده،اره دلم برات تنگ شده

دلم برات تنگ شده،اره دلم برات تنگ شده،او اره

دلم برات تنگ شده،اره دلم برات تنگ شده

با اينكه تلاش ميكنم كه نشه

پس من همه پيام ها رو ذخيره كردم

همه بهترينا تو يه سال

فقط واسه يادآوري(خاطره) خودم

اوه چه قدر خوبه اين

آره من همه پيام هاي دوست پسر قبليم رو ذخيره كردم

منهاي اشكهام

فقط واسه يادآوري(خاطره) خودم

اوه چه قدر خوبه اين

يا بود

چون من...

دلم برات تنگ شده،اره دلم برات تنگ شده

دلم برات تنگ شده،اره دلم برات تنگ شده،او اره

دلم برات تنگ شده،اره دلم برات تنگ شده

با اينكه تلاش ميكنم كه نشه

من نميتونم كاري كنم دربارش، من فقط

با اينكه تلاش ميكنم كه نشه

من نميتونم كاري كنم دربارش، من فقط