تو خیلی خوشحال بودی،انگار در آسمان سیر می کردی
من احساس یک کودک را داشتم
از تو متنفرم ولی دوستت دارم
نمی توانم زیبایی تو را دوام آورم
از این که این را بگویم بدم می آید ولی (از زیبایی ات) چشمانم نابینا می شود
از تو متنفرم ولی دوستت دارم
آهنگ مورد علاقه ام به نشانه ای شفادهنده تبدیل می شود
از این که این را بگویم بدم می آید ولی (از زیبایی ات)چشمانم نابینا می شود
تو خیلی خوشحال بودی،انگار در آسمان سیر می کردی
هر وقت به دور دست سفر می کنم
به اینکه کنارم باشی فکر می کنم
به تمام جاهایی که نمی توانم برگردم
از تو متنفرم ولی دوستت دارم
نمی توانم زیبایی تو را دوام آورم
از این که این را بگویم بدم می آید ولی (از زیبایی ات) چشمانم نابینا می شود
از تو متنفرم ولی دوستت دارم
آهنگ مورد علاقه ام به نشانه ای شفادهنده تبدیل می شود
از این که این را بگویم بدم می آید ولی (از زیبایی ات) چشمانم نابینا می شود