وقتی که ازم دوری
سعی می کنم روی کارهایی که
باید بکنم تمرکز کنم
اما دست هام می لرزه
چون من دیوونه ی توام
وقتی تنهام به
چیزهایی که ممکنه درست باشن
یا نباشن فکر می کنم
و می ترسم از افتادن
افتادنی سخت بدون تو
اما بعدش لبخندت رو می بینم
و ناگهان حس می کنم قوی تر شده ام
احساس غرور می کنم
اون موقع است که عین یه مرد میشم
اما ای دختر، یه چیزی هست
که باید بلند بهت بگم
تو قلب من رو در اختیار داری
عزیزم، این بار می دونم که این حقیقته
پس من اومدم که عاشقت باشم
و این کاریه که خواهم کرد
و من فقط امیدوارم
که در اعماق قلبت
تو هم احساسش می کنی
چون من اومدم که عاشقت باشم
و این کاریه که خواهم کرد
زمانیکه ما جدا از هم هستیم
من همه روز رو قدم میزنم
با اسم تو در قلبم
و نمی تونم از رویاپردازی دست بکشم
شیرین ترین رویا ها درباره تو
وقتی تو در تخت من نیستی، من بیدار دراز می کشم
چون نمی تونم تو رو از ذهنم بیرون کنم
و احساس حماقت می کنم
بزرگترین احمق، بدون تو
اما بعدش لبخندت رو می بینم
و ناگهان
خوشبخت، قوی و مغرور میشم
اون موقع است که عین یه مرد میشم
اما ای دختر، اشکالی نداره اگه بلند بهت بگم؟
تو قلب من رو در اختیار داری
عزیزم، این بار می دونم که این حقیقته
پس من اومدم که عاشقت باشم
و این کاریه که خواهم کرد
و من فقط امیدوارم
که در اعماق قلبت
تو هم احساسش می کنی
چون من اومدم که عاشقت باشم
و این کاریه که قراره بکنم