آسمان آبی بر ما فرود می آید
و زمین بی شک فرو می ریزد
اگر دوستم داری به قلمرو عشقت واردم کن
که من دیوانه ای در دنیای تمامیت خواهانه عشق هستم
تا زمانی که عشق، صبحهای مرا طوفانی می سازد
تا زمانی که بدنم در زیر لمس دستان تو می لرزد
مرا به مشکل مسئولانه عشق دچار می سازی
چرا که تو دوستم داری عشق من!
تا پایان جهان سفر روح می کنم
تا عمق گیسوان روشن تو رنگ می گیرم
کافی است که فقط تو اراده کنی
ماه را به پایین می کشم
سرنوشت را می دزدم
کافیست که فقط تو اراده کنی
موطنم را به تو تغییر می دهم
دوستانم و همه کسم را به تو تغییر می دهم
کافیست که فقط تو اراده کنی
بگذار مردمان به من بخندند
هر آنچه بخواهی می کنم
کافیست فقط تو اراده کنی
و اگر روزی زندگی تو را از من جدا کند
اگر در دوری از من بمیری
درد عمیق با من است و با عشق تو در سینه
سر به سودای مرگ خواهم داد
پس به ابدیت عشقمان بیاندیشیم ؛
در این بیکرانه ی آبی،
آنجای آسمان که چالشها ما را می طلبد
عشق من! تو وحدت عشق را در خواهی یافت
و پروردگار پیوند دهنده قلبهای عاشق است