دارم نشانی از زخم بر روی سینه ام
تمام روزهایی که زمان
اجازه نخواهد داد اینجا بمانم
من ایمانی دارم که مرا پاک می کند
مرا همراهی ام می کند و درمانم می کند
از وقتی که دیدمت و شناختمت
یک رد پای از دست داده دارم
درمیان سایه تو و خودم
که اجازه نخواهد داد دروغ بگویم
من یک سکه در چشمه هستم
تو آرزوی در انتظار من
آرزوهایم برای زندگی دوباره
من فردایی همیشگی دارم
و یک آبرنگ منتظر
تو را می بینم نقاشی شده به رنگ آبی
عشق تو و بخت تو را دارم
و یک مسیر شیب دار
من دریا را دارم ، از طرف دیگر
تو هستی شمال و جنوب من
امروز قصد دارم دوباره ببینمت
قصد دارم خودم را در لباست بپوشانم
نام مرا زمزمه کن در سکوتت
وقتی می بینی مرا که رسیده ام
امروز قصد دارم دوباره ببینمت
من قصد دارم غم و اندوهت را شاد کنم
بیا یک جشن داشته باشیم
برای اینکه این عشق رشد کند
یک عبارت معلق دارم
بین دهانم و بالشم
که قبل ازتو برهنه ام می کند
من یک ساحل و یک شهر دارم
که مرا در شب همراهی می کند
زمانی که با من هستی
من فردایی همیشگی دارم
و یک آبرنگ منتظر
تو را می بینم نقاشی شده به رنگ آبی
عشق تو و بخت تو را دارم
و یک مسیر شیب دار
من دریا را دارم ، از طرف دیگر
تو هستی شمال و جنوب من
امروز قصد دارم دوباره ببینمت
قصد دارم خودم را در لباست بپوشانم
نام مرا زمزمه کن در سکوتت
وقتی می بینی مرا که رسیده ام
امروز قصد دارم دوباره ببینمت
من قصد دارم غم و اندوهت را شاد کنم
بیا یک جشن داشته باشیم
برای اینکه این عشق رشد کند
امروز قصد دارم دوباره ببینمت
قصد دارم خودم را در لباست بپوشانم
نام مرا زمزمه کن در سکوتت
وقتی می بینی مرا که رسیده ام
امروز قصد دارم دوباره ببینمت
من قصد دارم غم و اندوهت را شاد کنم
بیا یک جشن داشته باشیم
برای اینکه این عشق رشد کند