​hope is a dangerous thing for a woman like me to have - but i have it [Persian translation]

ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻣﺠﻠﻪ ﺍﺳﻠﯿﻢ ﺍﺭﻭﻧﺰ ﻣﯿﺨﻮﻧﺪﻡ ﻭ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻓﮑﺮ ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ

ﺷﺎﯾﺪ ﺍﮔﺮ ﮐﻤﺘﺮ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﻗﺮﺍﺭ می گرفتم اضطراب کمتری ﺩﺍﺷﺘﻢ و مثل

همه این دخترای اشراف زاده و خوش پوش

برای مایل ها لبخند می زدم

تو یه لباس صورتی و کفش پاشنه بلند روی یه قایق بادبانی

ولی من اینجوری نیستم عزیزم، نیستم

نه، این من نیستم

من تو لباس خواب سفید لعنتیم اشک می ریختم و دور میشدم

24 ساعت از 7 روز هفته رو مود سیلویا پلث ام

ﺑﺎ ﺧﻮن ام ﺭﻭﯼ ﺩﯾﻮﺍﺭﻫﺎ ﻣﯽﻧﻮﯾﺴﻢ

چون جوهر قلم ام رو دفترچه ام کار نمیکنه

نپرس که خوشحالم یا نه، میدونی که نیستم

ولی در بهترین حالت حداقلش اینه که می تونم بگم ناراحت نیستم

ﭼﻮﻥ ﺍﻣﯿﺪ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﺯﻧﯽ ﻣﺜﻞ ﻣﻦ ﭼﯿﺰ ﺧﻄﺮﻧﺎﮐیه

من رقص های 15 سالگی رو تجربه کردم

ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺗﻮﯼ ﺯﯾﺮﺯﻣﯿﻦ ‏ﮐﻠﯿﺴﺎ رو ﺗﺠﺮﺑﻪ ﮐﺮﺩﻡ

ﺩﺭﺩ ﻭﺩﻝ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺎ ﻣﻔﺖ ﺧﻮﺭﻫﺎﯼ محله

ﺗﻨﻬﺎ ﻋﺸﻘﯿﻪ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺷﻨﺎﺧﺘﻢ

ﺑﻪ جز صحنه ﮐﻪ مثل خونه ام میمونه، ﻭﻗﺘﯽ ﻧﯿﺴﺘﻢ

سرویس میدم به خدا ﺑﺎ ﯾﮏ ﻗﻬﻮﻩ ﺳﺎﺯ ﺳﻮﺧﺘﻪ

ﺳﻼﻡ، ﺍﯾﻦ ﻣﺸﻬﻮﺭ ﺗﺮﯾﻦ ﺯﻧﯿﻪ ﮐﻪ تو آی پد خودت میشناسی

از بیرون قبر تماس میگیرم، سلام بابا

مدام تو اون لباس خواب لعنتی سفیدم گریه کردم

مثل یه لعنتیه تقریبا جامعه ستیز(اشاره مجدد به سیلویا پلث)

تکون دادن بدنم تنها راهیه که

این خودشیفته سیاه پشتمو ول کنه و از من بیرون بکشه

ﺍﻭﻥ اهمیتی نمیداد، ﻭ ﻣﻨﻢ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮ اهمیت ندادم

پس دیگه چیز بیشتری برای گفتن در موردش نمی مونه

ﺑﻪ ﺟﺰ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﻣﯿﺪ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﺯﻧﯽ ﻣﺜﻞ ﻣﻦ ﭼﯿﺰ ﺧﻄﺮﻧﺎﮐﯿﻪ

ﺍﻣﯿﺪ ﭼﯿﺰ ﺧﻄﺮﻧﺎﮐﯿﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺯﻧﯽ ﺑﺎ سرگذشت من

یه انقلاب جدید تو راهه، یه تغییر و تحول عظیم که دیدمش

زاده ی سردرگمی و کمی تبانی از آنچه که من بیشتر از هرچیزی میشناختمش

ﯾﻪ ﺯﻥ ﻣﺪﺭﻥ ﺑﺎ ﺑﻨﯿﻪ ﺿﻌﯿﻒ، ﭼﻮﻥ ﻣﻦ

ﻫﯿﻮﻻهایی ﺯﯾﺮ ﺗﺨﺘﻢ دارم ﮐﻪ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﻧﺘﻮﻧﺴﺘﻢ ﺑﺎﻫﺎشون ﺑﺠﻨﮕﻢ

یه دربان با بی دقتی کلیدا رو انداخته توی شبی که تو حال خودم نبودم

من تو لباس خواب لعنتی سفیدم مدام داشتم اشک می ریختم

ﺑﺎ ﺧﻮﻥ ﺭﻭﯼ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻫﺎﯼ ﺗﻮ ﻧﻮﺷﺘﻢ

ﭼﻮﻥ ﮐﻪ ﺟﻮﻫﺮ ﺧﻮﺩﮐﺎﺭﻡ ﺭﻭﯼ ﺩﻓﺘﺮﭼﻢ ﺧﻮﺏ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻧﻤﯿﺎﺩ

ﺍﻭﻧﺎ ﻣﯿﻨﻮﯾﺴﻦ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻢ ﻭﻟﯽ ﻣﯿﺪﻭﻧﻦ ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺘﻢ

ولی در بهترین حالت داری میبنی که ناراحت هم نیستم

ﻭﻟﯽ ﺍﻣﯿﺪ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﭼﯿﺰ ﺧﻄﺮﻧﺎﮐﯿﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺯﻧﯽ ﻣﺜﻞ ﻣﻦ

ﺍﻣﯿﺪ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﺯﻧﯽ ﻣﺜﻞ ﻣﻦ ﭼﯿﺰ ﺧﻄﺮﻧﺎﮐﯿﻪ

ﻭﻟﯽ ﻣﻦ ﺩﺍﺭﻣﺶ

ﺁﺭﻩ، ﻣﻦ ﺩﺍﺭﻣﺶ

دارمش