اصلا انتظار نداشتم كه پاييز اين اتفاق بيوفته
مثل يك هديه، اومدي
خوش اومدي
گذري نباشه، تا آخر عمر بمونه
اين بار ديگه بار آخر باشه
گذري نباشه ، تا آخر عمر بمونه
اين بار ديگه بار آخر باشه
سرمون رو روي يه بالشت گذاشتن نصيبمون شه ( باهم پيربشيم)
بيا، بيا بغلم و در آغوشم اي كه چشمات به سياهي شبه
صفا آوردي
آخرين احتمال من
حال و روز من بستگي به تو داره(تنها تويي كه قدرت تغيير حال و احوال منو داري(
خوش اومدي
گذري نباشه، تا آخر عمر بمونه
اين بار ديگه بار آخر باشه
گذري نباشه ، تا آخر عمر بمونه
اين بار ديگه بار آخر باشه
سرمون رو روي يه بالشت گذاشتن نصيبمون شه ( باهم پيربشيم)
بيا، بيا بغلم و در آغوشم اي كه چشمات به سياهي شبه
بيا، بيا بغلم و در آغوشم اي كه چشمات به سياهي شبه