روحم دوباره جان گرفت
ولی انگار همه چی از بین رفته
در اعماق....احساساتم...
رو شونه هام احساس سنگینی میکنم
ولی من مایوس نمیشم
تموم نشده،تموم نشده،من به انتها نرسیدم
من آدم خاصی یا چیزی نیستم
ولی وقتی کنارمی همیشه احساس میکنم که خاصم
اونطور حس میکنم
همه چی میسوزه و خاکستر میشه؟
تو هم به خاطر میاری،دیرشده...
اونظور حس میکنم
من آدم خاصی یا چیزی نیستم
ولی وقتی کنارمی همیشه احساس میکنم که خاصم
اونطور حس میکنم
همه چی میسوزه و خاکستر میشه؟
تو هم به خاطر میاری،دیرشده...
خیلی دیر شده؟
اونطور حس میکنم