این چیه که تو دنیایی که نمیگذره
امیدها ، عشق ها روزی میاد که میگذره
اگه انسان با افتادن ها بزرگ بشه
روزی میشه که سربلند و با غرور میگذره
افتادیم دست یه دنیای ظالم
رها شدیم به سیل دوران اون
یک رو حتما خواهیم رفت بسوی مرگ
دقیقا اون همه چی رو پاک میکنه و میگذره
اجل هم هر چیزی رو پاک میکنه و میگذره
همش میگذره همش میگذره میشکافه و میگذره
هر آغوش رو دو نیم میکنه و میگذره
چشمان خندان میگریه و مو سفید میشه
دوستانی که بتونن تسلی بدن جستجو میشن (جای خالیشون حس میشه)
در حال حاضرتو حافظت، گذشته زنده میشه
دراز بشی هم نمیشه گرفت ، میخنده و میگذره
برای دردهایی که نکشیدم مصیبتی نبود
روز و شبی بدون فریادم نبود
گوشه ای از کوچه و خیابانی نموند که گریه نکرده باشم
دوستانم تنهام،تنهای تنها