Hep Seninle Olmak [Persian translation]

(اون) دستاتو گرفتن

تو چشمات نگاه کردن

میخوام ، میخوام

همش با تو باشم

صورتت مثل طلوع خورشید

چشمات آبیِ دریا

جوری بهت وابستم که

بی تو بودن در من غم و اندوهه

دستاتو گرفتن

تو چشمات نگاه کردن

میخوام ، میخوام

همیشه با تو باشم

در آغوش گرفتن تنت

سوختن (خوابیدن) با گرمای تنت رو

میخوام ، میخوام

همش کنار تو باشم

صورتِ مثل طلوع خورشیدت

چشمای آبی دریاییت

جوری بهت وابستم که

بی تو بودن در من غم و اندوهه

من یعنی تو

بی تو بودن یعنی مرگ

نمیدونه که ، نمیدونه که

بدون تو روزها نمیگذره