Heart Vacancy [Persian translation]

میشنوم که قلبت برای عشق گریه میکنه

ولی نمیذاری درستش کنم

آسیب دیده بودی،ولی تصمیم گرفتم

که تو ارزش جنگیدن رو داری

هر شب،در قلبت رو می بندی

نمیذاری واردش بشم

ولی نگاه توی چشمهات

انگار که میتونم جریان رو منحرف کنم

توی قلبت،توی قلبت توی قلبت

میتونم بگم که یه نفر دیگه توش جا میشه

توی قلبت،توی قلبت،توی قلبت

اهمیت نمیدم قبلا کی بوده

میشنوم که قلبت عشق رو صدا میزنه

بعد طوری رفتار میکنی که انگار قلبت جایی نداره

جایی برای من،یا هرکسی

مزاحم نشوید تنها چیزیه که می بینم

در رو ببند و قفلش کن

به همه چیزی که میتونستیم باشیم

اگه تنهایی میرفت

من جاش رو پر میکردم

توی قلبت توی قلبت توی قلبت

توی قلبت توی قلبت توی قلبت

اینجا هتل دل شکسته ها نیست

با اینکه خودم خوب میدونم

اون پنهان شدنها،گویا هستن

طوری که خودت رو حفظ میکنی

اخم نکن،حتما باید

دوباره همه چیز به هم بخوره؟

بهم یه شانس بده

تا ابد رزروش میکنم

توی قلبت توی قلبت توی قلبت

میتونم بگم که یه نفر دیگه جا میشه

در قلبت رو باز کن،آغاز جدیدی داشته باش

اهمیتی نمیدم کی قبلا اینجا مانده

میشنوم که قلبت عشق رو صدا میزنه

بعد طوری رفتار میکنی که انگار قلبت جایی نداره

جایی برای من،یا هرکسی

مزاحم نشوید تنها چیزیه که می بینم

در رو ببند و قفلش کن

به همه چیزی که میتونستیم باشیم

اگه تنهایی میرفت

من جاش رو پر میکردم

توی قلبت توی قلبت توی قلبت

توی قلبت توی قلبت توی قلبت

وقتی پای تلفن باهات حرف میزنم

خوب گوش کن

میشنوم که قلبت عشق رو صدا میزنه

بعد طوری رفتار میکنی که انگار قلبت جایی نداره

جایی برای من،یا هرکسی

مزاحم نشوید تنها چیزیه که می بینم

در رو ببند و قفلش کن

به همه چیزی که میتونستیم باشیم

اگه تنهایی میرفت

من جاش رو پر میکردم

توی قلبت توی قلبت توی قلبت

توی قلبت توی قلبت توی قلبت