Heart Of Fire [Persian translation]

توي اين دنياي ناشناخته ميرونم

زندگيمو از استخوان هاي شكسته ساختم

ديگه واسه اين زندگي نمي كنم

مي خواي دعوا كني؟ جنگ را ميندازم

از درون احساس زنده بودن مي كنم

من وحشت زده نمي شم

همه ي تقصير ها رو گردن مي گيرم

اين قلب آتشي با افتخار داره مي سوزه

من تمام آرزوهاييم كه گمشون كردي و هرگز نتونستي پيداشون كني

اين قلب آتشي الان قوي تره

ديوار هاتو بساز اما نمي توني منو بيرون نگه داري

همشونو ميسوزونم و خراب مي كنم

من تمام اون ارزش هاييم كه شكستيشون

بعد گذاشتي بميرن و به دود تبديل شن

من خود توئم ولي با كلمات نفرت آميز

روح هايي رو كه گرفتي مي شكافم و ميرم

از درون احساس زنده بودن مي كنم

من وحشت زده نمي شم

جلوي درد وايميسم

اين قلب آتشي با افتخار داره مي سوزه

من تمام آرزوهاييم كه گمشون كردي و هرگز نتونستي پيداشون كني

اين قلب آتشي الان قوي تره

ديوار هاتو بساز اما نمي توني منو بيرون نگه داري

بيا همشونو بسوزونيم

اين قلب آتشي با افتخار داره مي سوزه

من تمام آرزوهاييم كه گمشون كردي و هرگز نتونستي پيداشون كني

اين قلب آتشي الان قوي تره

ديوار هاتو بساز اما نمي توني منو بيرون نگه داري

اين قلب آتشي ، آتش ، آتش

اين قلب آتشي (آتش) ، آتش (آتش) ، آتش (آتش)

اين قلب آتشي