بذار يه رازي رو بهت بگم
درون قلبت بذارش و نگهش دار
يه چيزي هست كه ميخوام بدوني
يه كاري برام انجام بده
به داستان ساده ام گوش بده
اونوقت شايد يه چيزي براي نشون دادن داشته باشيم
تو به من ميگي كه درونت سرده
جهان بيرون چطور ميتونه
جايي باشه كه قلب تو بتونه اونو در آغوش بگيره
با خودت خوب باش
چونكه هيچكس ديگه اي
قدرت شاد كردن تو رو نداره
چطور ميتونم كمكت كنم؟
بذار تلاشم رو بكنم
ميتونم دردي كه درونت داري احساسش ميكني
رو التيام ببخشم
هر زمان كه منو بخواي
ميدوني كه منتظر روزي خواهم ماند كه
بگي متعلق به من هستي
اون بايد واقعا براي مجبور كردنت به گفتن اينكه چه كارايي انجام ميدي
بهت آسيب رسونده باشه
اون بايد واقعا براي مجبور كردنت به اينكه اون چشمهاي زيبا اينطور غمگين به نظر بيان بهت آسيب رسونده باشه
اون بايد بدونه
كه مي تونست
كه تو هرگز تركش نخواهي كرد
حالا ديگه نميتوني ببيني كه عشق من خوبه
و اينكه من مثل اون نيستم
چطور ميتونم كمكت كنم؟
بذار تلاشم رو بكنم
ميتونم دردي كه درونت داري احساسش ميكني
رو التيام ببخشم
هر زمان كه منو بخواي
ميدوني كه منتظر روزي خواهم ماند كه
بگي متعلق به من هستي
تو به من نميخواي اجازه بدي
بذار اين عشق شروع بشه
نميخواي قلبت رو الان به من نشون بدي
من با تو خوب خواهم بود
ميتونم اين موضوع رو به واقعيت تبديل كنم
قلبت رو همين الان به من نشون بده
به كسي كه به يك عاشق احتياج داره
كسي كه نميتونه يه دوست باشه
يه چيزي داره بهم ميگه كه من اون كسي هستم كه داري دنبالش ميگردي
اگه هر زماني اونو دوباره ديدي
احتياجي نيست بگي كه كسي رو پيدا كردي كه به تو بيشتر ميبخشه
كسي كه از تو محافظت ميكنه
عاشقته و بهت احترام ميذاره
همه اون چيزايي كه
اون هيچوقت نتونست بهت بده
مثل كاري كه من الان انجام ميدم
يا انجام خواهم داد
نميخواي قلبت رو به من نشون بدي
همونطور كه بايد نشون بدي
چطور ميتونم كمكت كنم؟
بذار تلاشم رو بكنم
ميتونم دردي كه درونت داري احساسش ميكني
رو التيام ببخشم
هر زمان كه منو بخواي
ميدوني كه منتظر روزي خواهم ماند كه
بگي متعلق به من هستي
تو به من نميخواي اجازه بدي
بذار اين عشق شروع بشه
نميخواي قلبت رو الان به من نشون بدي
من با تو خوب خواهم بود
ميتونم اين موضوع رو به واقعيت تبديل كنم
و تا حدودي وارد قلبت بشم