وقتی من بدون هیچ دلیلی تنها هستم
خاطرات انگار در سرم می رقصند
گناهانم تک تک جلوی چشمم می آیند
مثل اینکه از من انتقام می گیرند
انگار قلبم زنجیر شده بود
خاطرات به حلقه هایش گره خورده بود
من گرفتار احساساتم شدم
و اشتباهات با همان احساسات دروغین شروع می شود.
تو یکی از اشتباهات من هستی
تو گران ترین گناه من هستی
حیف از وقتی که بخاطر تو تلف شد
تو قاتل زیباترین احساسات هستی
من تو را نمی خواهم , نه عشقت را, نه خودت را
من این زندگی را با وعده های صورتی نمی خواهم ...