گام زنان از میان خنده هایت میگذرم که گرم میکند بستر خوابم را
جستجو خواهم کرد اشک های از دست رفته ات را در ظلمات شب
نگاه خواهم داشت اندام تو را که از شادی ها سرشارم می کند
تا که برگردی ، ای عشق
گام زنان می پیمایم مسیری را که در کنارم می دویدی
جستجو خواهم کرد سکوتی را که در میان دستانم به باد فراموشی سپردی
نگاه خواهم داشت انتظاری را که نگارگر غزل هایم است
تا که برگردی ، ای عشق
تا که برگردی ، زمان را از حرکت باز میدارم
که هیچ کس به خاطراتت سرک نکشد
تا که برگردی در کنار دیده گانم
به رویا بافی ، تو را انتظار خواهم کشید
نگاه خواهم داشت اندام تو را
که از شادی ها سرشارم میکند
تا که برگردی ، ای عشق
تا که برگردی ، زمان را از حرکت باز میدارم
که هیچ کس به خاطراتت سرک نکشد
تا که برگردی در کنار دیده گانم
به رویا بافی ، تو را انتظار خواهم کشید
تا که برگردی ، زمان را از حرکت باز میدارم
که هیچ کس به خاطراتت سرک نکشد
تا که برگردی در کنار دیده گانم
به رویا بافی ، تو را انتظار خواهم کشید