اون چشمهای گریان برای منن
عجیب و غریب تر از گذشته
این عشقی که در قلب من
ی دردیه که اصلا تموم نمیشه (آروم نمیشه)
از (بخاطر) غم و اندوه روحم
چشمام پر از اشک شد
از عمقم(وجودم) ناله میکنم
نمیدونم به من چی شد
عزیزترین دوستم،
شبی که روح منو رو در آغوش گرفتی،
من به کی دل بستم
پنهانی گریه می کنم
تاریکی های بی کسی
درد منو درمان کنید
زخم های قلب من
خیلی زیاد، خیلی عمیق...(هستند)