نمیخواستم خورشیدو ازت بگیرم
نمیخواستم آسمونت ابری باشه
نمیخواستم که چشات بارونی و سرد
سهم تو گریه باشه، بیصبری باشه
آرزوم بوده که آسمون تو شبها
برا تو یه سقف پُرستاره باشه
روی طاقچه ماه برات مثل یه آینه
کهکشونا هم برات گهواره باشه
نازنین!
من اگه تاریکم غمی نیست
تو به فرداها به روشنی بیندیش
همهی پنجرهها ارزونی تو
به جهانی خوب و دیدنی بیندیش!
نمیخواستم خورشیدو ازت بگیرم
نمیخواستم آسمونت ابری باشه
نمیخواستم که چشات بارونی و سرد
سهم تو گریه باشه، بیصبری باشه
دخترم! دلخوشیِ بابا همیشه
به گلافشونی لبخند تو بوده
خودش آشنای پاییزه وُ اما
برا خاطر تو از بهار سروده
خودش آشنای پاییزه وُ اما
برا خاطر تو از بهار سروده
نازنین!
من اگه تاریکم غمی نیست
تو به فرداها به روشنی بیندیش
همهی پنجرهها ارزونی تو
به جهانی خوب و دیدنی بیندیش!