یا همه چی رو به من بسپر، یا به روالش
آب جاری میشه و راهشو پیدا میکنه
جز تو کسی نیست، گاهی بیا سری بزن
نگاه کن قلب عاشقم خیلی وقته خسته شده
سیاهی ابروی تو آه، برای من امتحانه
البته راهمون به آخر میرسه
کاش همونقدر که میخوام استشمامش کنم، نگاه کن بعدش چی میشه
ای یار همه خیالها در مورد تویه
قلم نمینویسه تو دستم نمینویسه قلم
قلبم ویرون شده اما قلم ترک برنمیداره
اگه چیزی هست بگو که بدونم، منو رها کن برم
دست بر قضا ی روز باهم رو به رو میشیم
منتظر بودم حتی اگه نیاد، حتی اگه منو دوست نداشته باشه
متوجه شدم هر عاشقی درد میکشه
حتی اگه دستم بهش نخوره، اسمش هر چی میخواد باشه
وجودم راحته، این مسئله مختومه شد