از خیابان ۲۹ام و پارک رد میشدم
و تو رو دیدم در حالیکه دستت تو دستا مرد دیگری بودی
تنها یک ماه از جدایی ما گذشته
و تو شادتر به نظر میسی
دیدم که رفتی توی یک بار
و اون چیزی گفت که تورو بخندونه
و دیدم که لبخند هردوتون
دو برابر بزرگتر از لبخند ما بود
آره تو خوشحالتر هستی
آره هستی
هیجکس تو رو مثل من اذیت نمیکنه
اما هیچکس هم تورو اندازه من دوست نداره
قول میدم که بهم برنخوره
اگه دیدم که با یه آدم جدید هم داری بهم میزنی
چون عزیزم تو شادتر به نظر میرسی
آره شادتر هستی
دوستام بهم گفته بودن که
یه روز اینو میفهمم
و اون موقع میخندم تا
حقیقت رو پنهان کنم
ولی میدونم که من با تو خوشحالتر بودم
یه گوشه اتاق نشستم
و همه چیز تورو یاد من میاوردن
یه بطری خالی رو گرفته بودم
و با خودم میگفتم
خوشحالتری، نیستی؟
هیچکس تو رو مثل من آزار نمیده
اما هیچکس اون قدری که من بهت نیاز دارم، به تو نیاز نداره
میدونم که آدمهای دیگه ای هستن
که لیاقت تورو دارن
اما عزیز من
من هنوز هم عاشقت هستم
اما حس میکنم که تو خوشحالتری
دوستام هم گفته بودن که یه روز
اینو حس میکنم
سعی میکنم بخندم تا حقیقت رو پنهان کنم
اما میدونم که با تو خوشحالتر بودم
عزیزم تو خوشحالتر به نظر میرسی
و میدونم که یه روز عاشق یه آدم جدید میشی
اما اگه اون آدم هم مثل بقیه عاشقها قلبت رو شکست
اینو بدون که من اینجا منتظرت میمونم