یه طنین آشنا یه عطر دلربا
دوباره چشمایی به رنگ کهربا
باز تپش های دل بی پناه
باز تو و من بازم همون نگاه
باز تو باز من بازم اون نگاه
هنوز برام همونی همون نفس تو سینم
بگو تو بهترینی یا من عاشق ترینم
نبودی ببینی دلی که می گفتی سنگ شده
حتّی واسه بهونه گرفتنات تنگ شده
منی که می گفتم بی تو شبم پر ستارس
پس چرا دلم پی یه فرصت دوبارس؟
وقتی عطرت تو هوامه
نفسات تو لحظه هامه
چه جوری آروم بگیرم؟
وقتی هیشکی تو نمی شه
تو نگات عشقه همیشه
چرا تو حسرت بمیرم؟
هنوز برام همونی همون نفس تو سینم
بگو تو بهترینی یا من عاشق ترینم