Gurur Benim Neyime [Persian translation]

اسمت بازم سر زبونم موند

بعدش هم هى توى ذهنم اومد

نگاهت كردم، به خاطر چشمات موندم

چشماتو ازم دزديدى، دستامو ول كردى

چه شعر ها و ترانه هايى برات نوشتم اما

نتونستى بهم بگى نرو

نشد، نتونستم؛مثل آدم نتونستم فراموشت كنم

نتونستى بهم بگى تموم شد

اگه بگى بيا ميام، اگه بگى برو هم ميرم

دوستم نداشته باشى هم من دوستت دارم، غرور به من نيومده

هركس هرچى هم بگه ، اين كلمه ها از زبونم نميرن

جلوت زانو ميزنم، غرور به من نيومده