مخور غم گذشته
گذشته ها گذشته
هرگز به غصه خوردن
گذشته برنگشته
به فکر آینده باش
دلشاد و سر زنده باش
به انتظار طلعت خورشید تابنده باش
عمر کمه صفا کن
رنج و غمو رها کن
اگه نباشه دریا
به قطره اکتفا کن
عمر کمه صفا کن
گذشته رو رها کن
اگه نباشه دریا
به قطره اکتفا کن
به قطره اکتفا کن
قسمت تو همین بوده
که بر سرت گذشته
نکن گلایه از فلک
این کار سرنوشته
عمر کمه صفا کن
رنج و غمو رها کن
اگه نباشه دریا
به قطره اکتفا کن
زندگی شاد است ,غمگینش مکن
با غمه بیهوده تو سنگینش مکن
قلبه چون آیینه ات را صاف کن
با دو رنگیها تو رنگینش مکن
عمر گران می گذرد
خواهی نخواهی
سعی بر آن کن نرود رو به تباهی
مطلب دل را طلب از سوی خدا کن
زان که بود رحمت او، لایتناهی
عمر کمه صفا کن
رنج و غمو رها کن
اگه نباشه دریا
به قطره اکتفا کن