زمان فقط یه ذره فرصت بده
این خشم،این حرص و این انتقام زودگذر هستن
دردهای ما به اندازه ی تاریخ قدمت دارن
مثل نفس کشیدن معمولیه
زمان فقط یه ذره فرصت بده
جایی که عشق میتونه تو یک لحظه ی کوتاه یهو تموم شه
همه چیز دور و برت همینجوری میشه و تماشات میکنه
حتی دلبستگی هامون هم معمولی هستن
با همه ی عشق تو قلبم دارم میرم
با بوی تو که هنوز روم باقی مونده دارم میرم
واسه تو ترس ها رو باقی گذاشتم و شروع های دوباره رو
خودم و من داریم میریم
زمان فقط یه ذره فرصت بده
خشم من به خاطر تنهایی و ترسه
میدونی که،من مثل بچه ها از تاریکی هم میترسم
همیشه با این ترس چراغ ها رو روشن میکنم
با همه ی عشق تو قلبم دارم میرم
با بوی تو که هنوز روم باقی مونده دارم میرم
واسه تو ترس ها رو باقی گذاشتم و شروع های دوباره رو
خودم و من داریم میریم