شاید همه چیز بیش از حد تحمل بود
بیش از حد تحمل یک مرد
همه چیز عاقبت در هم می شکند
دیر یا زود، دیر یا زود
تمام اعتماد من تنها به توست
در مواجهه با روزهای تیره
همه گریختند
اما ما اینجا خواهیم ماند، ما اینجا خواهیم ماند
آه، آآآآآآه
ترسِ امشبت را می فهمم
آآآآآآه، آآآآآآآه
من هرگز تنهایت نخواهم گذاشت
وقتی که همه چیز فرو بریزد، وقتی همه چیز فرو بریزد
وقتی که تاریکی برقرار شود، من آتش تو خواهم بود
وقتی که هیچ کس نیست، وقتی که هیچ کس نیست
ما دو روح خواهیم بود در شهر ارواح
وقتی که دنیا سرد شود
من پوشش تو خوام بود
بیا تا تنها
یکدیگر را در آغوش بگیریم
وقتی همه چیز فرو بریزد، همه چیز فرو بریزد
ما دو روح خواهیم بود در شهر ارواج
به من بگو که چطور شد که ما به اینجا رسیدیم
هر کس به فکر خودش است
همه چیز در آتش سوخته است
باید قوی باشیم، باید طاقت بیاوریم
این دنیا تبدیل به خاکستر شده است
تنها عشق برایمان باقی مانده
همان بهتر که دنیا دوباره با ما شروع شود
با خواندن ترانه ای تازه، برای شروعی تازه
آه، آآآآآآه
ترسِ امشبت را می فهمم
آآآآآآه، آآآآآآآه
من هرگز تنهایت نخواهم گذاشت
وقتی که همه چیز فرو بریزد، وقتی همه چیز فرو بریزد
وقتی که تاریکی برقرار شود، من آتش تو خواهم بود
وقتی که هیچ کس نیست، وقتی که هیچ کس نیست
ما دو روح خواهیم بود در شهر ارواح
وقتی که دنیا سرد شود
من پوشش تو خوام بود
بیا تا تنها
یکدیگر را در آغوش بگیریم
وقتی همه چیز فرو بریزد، همه چیز فرو بریزد
ما دو روح خواهیم بود در شهر ارواج
میدانم که حالمان خوب است
چرا که ما هرگز تنها نخواهیم ماند
در این دنیای دیوانه دیوانه، دنیای دیوانه دوانه
حتی اگر نوری نباشد
ما چون طلا خواهیم درخشید
در این دنیای دیوانه دیوانه، دنیای دیوانه دیوانه
وقتی که همه چیز فرو بریزد، وقتی همه چیز فرو بریزد
وقتی که تاریکی برقرار شود، من آتش تو خواهم بود
وقتی که هیچ کس نیست، وقتی که هیچ کس نیست
ما دو روح خواهیم بود در شهر ارواح
وقتی که همه چیز فرو بریزد، وقتی همه چیز فرو بریزد
وقتی که تاریکی برقرار شود، من آتش تو خواهم بود
وقتی که هیچ کس نیست، وقتی که هیچ کس نیست
ما دو روح خواهیم بود در شهر ارواح
وقتی که دنیا سرد شود
من پوشش تو خوام بود
بیا تا تنها
یکدیگر را در آغوش بگیریم
وقتی که هیچ کس نیست، وقتی که هیچ کس نیست
ما دو روح خواهیم بود در شهر ارواح
وقتی که هیچ کس نیست، وقتی که هیچ کس نیست
ما دو روح خواهیم بود در شهر ارواح