ما در همان آب های مهتابی شنا کردیم
اقیانوس ها به دور از روز هشیار
سقوط من برای تو خواهد بود
عشق من در تو خواهد بود
اگر اولین نفری باشی که مرا زخمی کند
خون من برای همیشه جاری خواهد بود
عطر دریا قبل از بیداری دنیا
مرا به نور
به خاطره آبی رنگ می رساند
سقوط من برای تو خواهد بود
عشق من در تو خواهد بود
اگر اولین نفری باشی که مرا زخمی کند
خون من برای همیشه جاری خواهد بود
در خاطره آبی رنگ
زن زیبای بهشتی از اعماق به سوی من آمد
نامم را، اشتیاقم را، به آواز خواند
هنوز آوازهایم را درباره آن رویایم می نویسم
هر چیز ارزشمندی که می توانستم باشم
کودکی دوباره به دنیا خواهد آمد
آن زن زیبا کودک را برای من می آورد
اولین آن عشق راستین است
آواز خواندن بر شانه های یک فرشته
بدون توجه به از دست دادن عشق
مرا به خانه بیاور یا ترکم کن
عشق من در دل تاریک شب
من مسیر قبل از خودم را گم کرده ام
یک نفر از پشت سر مرا هدایت خواهد کرد
مرا بگیر
شفایم بده
مرا بکش
مرا به خانه بیاور
هر مسیر
هر روز
فقط یک حلقه دیگر در طناب مامور اعدام
مرا بگیر، شفایم بده، مرا بکش، به خانه ام بیاور
هر مسیر، هر روز
من خوابمان را تماشا می کنم
گناه دیرینه آدم و هوا را
از من و خودت برهان
هیولای عاشق را ببخش
مرا در دوران کودکی رها کن
وجودم را بدون پوسته نشانم بده
مانند ظهور ماه می
هر زمان که تو بگویی من انجا خواهم بود
زمان هرگز عشق ما را نگاه نخواهد داشت
سقوط من برای تو خواهد بود
عشق من در تو خواهد بود
تو تنها کسی هستی که مرا زخمی می کند
بنابراین خون من برای همیشه جاری خواهد بود