قربون مست نگاهت قربون چشمای ماهت
قربون گرمی دستات صدای اروم پاهات
چرا بارونو ندیدی رفتن جونو ندیدی
خستگی هامو ندیدی چرا اشکامو ندیدی
مگه این دنیا چقدر بود بدیاش چندتا سبد بود
تو که تنهام نمیذاشتی توی غمهام نمیذاشتی
گفتی با دو تا ستاره میشه آسمون بباره
منم و گریه ی بارون غربت خیس خیابون
لالالالالای لالالالای لالالالالالالای لالالالای لالای لالای
توی باغچه ی نگاهت پره گریه پره آهم
کاشکی بودی و میدیدی همه ی گلاشو چیدی
تموم روزای هفته که پر غم شده رفته
من و گلدونت میشینیم فقط عکساتو میبینیم
روز پنج شنبه دوباره وعده ی دیدن یاره
روی سنگ سردی از غم، میریزه اشکای خستم
تا که قاصدک دوباره خبری ازت بیاره
بایه دسته گل ارزون پیشتم من زیر بارون