قصه اینجوری نبود که
غم به این شوری نبود که
حتی وقتی که نبودی
بینمون دوری نبود که
فاصله اینقد نمیشد
حالم اینقد بد نمیشد
عشق دیواری نداشت و
هیچچی راشو سد نمیشد
تو به من دل داده بودی
من به تو دل بسته بودم
یا تو از من مینوشتی
یا من از تو میسرودم
تو همیشه تشنهی من
من همیشه با تو جاری
مث عشقای قدیمی
تو یه عکس یادگاری
قصه اینجوری نبود که
حالا من! خبر از خودم و دلم و دنیام ندارم
خبر از شبای بی تو و فردام ندارم
نمیدونم کدوم خاطرهتو بهجات بذارم
حالا تو! کجایی که ببینی مث تو بیرحمه دنیام؟
کجایی که ببینی بدجوری تنهای تنهام؟
تو رفتی و من از دنیا دیگه چیزی نمیخوام
تو رفتی و نمیبینی دلم آروم نمیگیره
تو یادت نیست ولی یادت تو قلبِ من نمیمیره
قصه اینجوری نبود که