درد رو با درد بیان کردم
قلبم سکوت کرد و نوشت قلمم
نه تو رفتی، نه من برگشتم
مخفیانه همهی زخمامو بستم
بیا ای جان جانان
خورشید زمین یخزده
درخشش نور دیدگان و چشمام
چنانچه راه بیای با من
درد رو با درد بیان کردم
زهرم دادی، «عسله» گفتم
نه گریستم، نه نالیدم
مخفیانه همهی زخمامو بستم