یک بار شد، قلب از تو اطاعت (پیروی) کرد
هر چی بگی هم دیگه منصرف نمی شم
بیا برای من… بیا برای من
درونم دارای رغبت، یک خیال پیوسته (طولانی)
تا نگاه کنم، تا بخوام ببینم، می بینم با تو زندگی رو
بیا برای من… بیا برای من
انگار که سرنوشتم رو در طوفان نوشتن
در نسیمش (باد) پیچیده و رها کردن
نگاه کن که نمی تونم از درون این عشق خارج بشم
حالا بپرس که این قلب به حرف چه کسی گوش میده
رها کن (بذار) بریزه (جاری بشه)، اگه می خواد بدزده، بدزده
تمامی ترانه ها از این عشق خجالت بکشه
بیا برای من… بیا برای من
رها کن (بذار) بپیچه، اگه قراره بسوزه، بسوزه
تمامی شعله ها از این عشق خجالت بکشن
تو بیا برای من، برای من
به کسی ربطی نداره
بیا برای من… بیا برای من
اول یه لحظه وایسا راحت (آرام) شو
از این پس کسی تو رو ناراحت نمی کنه
یک بار دیگه نفس بگیر
یک بار دیگه کسی نمی تونه تو رو حل (رمز گشایی) کنه
اونجا یه لحظه وایسا راحت (آرام) شو
از این پس کسی تو رو ناراحت نمی کنه
یک بار دیگه نفس بگیر
یک بار دیگه کسی نمی تونه تو رو حل (رمز گشایی) کنه
انگار که سرنوشتم رو در طوفان نوشتن
در نسیمش (باد) پیچیده و رها کردن
نگاه کن که نمی تونم از درون این عشق خارج بشم
حالا بپرس که این قلب به حرف چه کسی گوش میده
رها کن (بذار) بریزه (جاری بشه)، اگه می خواد بدزده، بدزده
تمامی ترانه ها از این عشق خجالت بکشه
بیا برای من… بیا برای من