باور کن گریه نکردم
فقط ناراحتم
اشک های تو چشمام مثل سیل
هر شب اینجوری میبارن
مثل گل های پاییزیم
هیچ وقت بهار ندیدم
یا سالها عشق رو نفهمیدم
یا وقتی عاشق شدم دیر شده بود
حتی الان اگه دیوانه وار
بخوام که عاشق بشم
مهِ پاییزی به روم نشسته
خوشحالیم بازم غمگینه (درحالی که خوشحالم اما غمگینم)
مثل گل های پاییزیم
هیچ وقت بهار ندیدم
یا سالها عشق رو نفهمیدم
یا وقتی عاشق شدم دیر شده بود