يه غريبه براي بعضياست
و يه خيال براي هيچ کس
هيچوقت راضي نميشه
نه درباره يه چيز
اون براي ثروت تسليم ميشه
اما سخته که اقرار کرد
چطوري تموم ميشه و شروع ميشه
روي صورتش نقشه دنياست
(نقشه جهان)
روي صورتش نقشه دنياست
(نقشه جهان)
از ديروز
او داره مياد
از ديروز
ترس مياد
از ديروز
صداش ميزنه
اما اون نميخواد پيام رو بفهمه
روي يه کوه ميشينه
نه کوه طلا بلکه کوه گناه
از طريق خون ياد ميگيره
ميبينه چطور زندگي رو تغيير ميده
از مشاوره يه نفر
تصميم ميگره کِي کارش تمومه
با معصوميت روي صورتش نقشه دنياست
(نقشه جهان)
روي صورتش نقشه دنياست
(نقشه جهان)
از ديروز
او داره مياد
از ديروز
ترس مياد
از ديروز
صداش ميزنه
اما اون نميخواد پيام رو بفهمه
اون نميخواد پيام رو بخونه
اون نميخواد پيام رو بخونه
اين رو
روي صورتش نقشه دنياست
از ديروز
او داره مياد
از ديروز
ترس مياد
از ديروز
صداش ميزنه
اما اون نميخواد پيام رو بخونه
از ديروز
از ديروز
از ديروز
ترس
از ديروز
از ديروز
اما اون نميخواد پيام رو بفهمه
اون نميخواد پيام رو بخونه
اون نميخواد پيام رو بخونه
اينو