یک رازی هست؛گل طلایی میدونه
وقتی داری عاشق میشی
یک سکوتی هست ؛ اخرش تاریکی احساس میشه
وقتی با عشق شعر میخونی
بیاد آوردن زندگی؛یک زندگی خوب و مبارک
فراموش میکنم تمام زحماتم رو
فراموش میکنم تمام زحماتم رو
اونجا تابستونه؛یک قلب یخ زده یادش میاد
وقتی با عشق نفس می کشی
شمع نقره ای می درخشه؛اونجا یه راهه
وقتی با عشق ببینی
بیاد آوردن زندگی؛یک زندگی خوب و مبارک
فراموش میکنم تمام زحماتم رو
فراموش میکنم تمام زحماتم رو
یک لرزش؛ از جنگل بیدار شده
وقثی با عشق برقصی
یک زمزمه؛زمزمه قطره الماسی بارون
وقتی دیوانه وار عاشقی
بیاد آوردن زندگی؛یک زندگی خوب و مبارک
فراموش میکنم تمام زحماتم رو
فراموش میکنم تمام زحماتم رو