[آنا:] لطفاً منو بیرون نکن
لطفاً نبند درا رو
نباید در انزوا باشی تو
چون که از امروز تا همیشه
همهچی رو فهمیدم
میدونم که درست میشه
بدیم دست به دستِ هم
ما این کوهو با هم پایین میریم
بریز دور ترساتو
چون من از امروز تا همیشه دارم هواتو
[السا:] آنا!
برگرد خونه
زندگی کن
از آفتاب لذت ببر
درا رو وا کن
[آنا:] باشه، ولی میدونم
[السا:] بذار باشم تو تنهایی
آره، من تنهام اما دارم آزادی
دور از من باشی تو در امانی
[آنا:] در واقع اینطور نیست
[السا:] منظورت چیه نیست؟
[آنا:] انگار نمیدونی تو
[السا:] نمیدونم چیو؟
[آنا:] باریدنِ اونهمه برفا
[السا:] چی گفتی؟
[آنا:] بگینگی باعث شدی یه زمستونِ ابدی آرندلو تو خودش بگیره
[السا:] همهجاشو؟
[آنا:] چیزی نیست. یخا رو آب میکنی
[السا:] نه نمیتونم بلد نیستم
[آنا:] چرا، میتونی. میدونم که میتونی
[آنا:] چونکه از امروز تا همیشه
[السا:] چه احمقم! فکر میکردم
[آنا:] نباید باشی هراسان
[السا:] از این طوفان رها میشم
[آنا:] میتونی تو با همدیگه
[السا:] این طلسم نمیشکنه
[آنا:] رها بشیم از طوفانها
[السا:] اینا همهش تقصیرِ منه
[آنا:] نترس، با هر خورشید [؟] یاری
[السا:] میترسم من. اینجا نیستم
[آنا:] به یاریِ هم، دوتامون، میگذریم از این زمستون
همهچیزو درست میکنیم
[السا:] من نمیتونم