اگه یه روز برگردی و خاطره هارو جلوی چشمات ببینی
اگه مست باشی لحظه لحظه این سالها
گریه کن ،گریه کن فیروزه گریه کن
بگو که یه زمونایی در چه زیبایی مقاومت ناپذیری بودی
رنگ (حس) حسادت رنگ سبز بهاری
(رنگهای بهاری در زیبایی رنگ تو حس حسادت داشتن)
مانند طلسم عشقی تو فیروزه
تو (همانند)گل دوست داشتنی هستی،(مانند)گوشه ای از جنگلی
مانند بخاری که روی انگوره هستی تو فیروزه
مانند آب زلال ،گاهی هم مانند آتشفشانی
گاهی هم مانند باد دیوانه(طوفان)هستی
عجله تو چشماته،از نظر تو گذر سالها آهسته هست
عجله برای چی؟ صبر کن فیروزه
اگه یه روز برگردی و خاطره هارو جلوی چشمات ببینی
اگه مست باشی لحظه لحظه این سالها
گریه کن ،گریه کن فیروزه گریه کن
بگو که یه زمونایی در چه زیبایی مقاومت ناپذیری بودی
اگه نگاه اجمالی جا گرفته
از پلکهات تا درون چشمت
همش دلیلی داره،آن هم زیباییته
یه روزی میرسه که دستمزده کارتو میگیری ،دستمزد میگیری فیروزه
مانند آب زلال ،گاهی هم مانند آتشفشانی
گاهی هم مانند باد دیوانه(طوفان)هستی
عجله تو چشماته،از نظر تو گذر سالها آهسته هست
عجله برای چی؟ صبر کن فیروزه