First Man [Persian translation]

بیت اول

بله من امشب پیش او خواهم بود

ولی تو را صبح هنگام خواهم دید

نه البته ؛ او اصلا اهل مشروب و رانندگی نیست

میشه لطفا از طرف من از مامان خداحافظی کنی

میدونم تو هم دوستش داری چون او هم واقعا مهربونه

و مثل تو بامزه و شوخ طبعه

و من اونی که میخواستم رو پیدا کردم

شاید برای بار اول

همنوایی

نه من ژاکت نمیخواهم

امشب سرد نیست

و نگرانی میدونم اینو

اما او بیرون منتظره

همنوایی 1

قسم میخورم با تمام قلبم

که او مرد خوبی هست

میدونم شما هم تا دیرهنگام بیدار خواهی ماند

در انتظار من

مرا محکم در آغوش میگیری

حالا یکی دیگه هم میتونه

اما تو اولین مردی بودی

که واقعا عاشقم بودی؛ پدر خوبم

بیت دو

حالا داری میری به سمت فرودگاه

دیگه منو نمیاری

من هشت روزه میرم

و حالا میتونم ساعت 4 به خونه بیام

همنوایی 2

من خانواده شو دیدم

مثل تو و مامان هستند

او واقعا باعث خوشحالی منه

فکر میکنم که نامبر وانه

اوه

همنوایی 2

قسم میخورم با تمام قلبم

که او مرد خوبی هست

قسم میخورم که عاشقمه

هرگز منو آزار نمیده

مرا محکم در آغوش گرفتی

حالا کس دیگه ای میتونه

اما تو اولین مردی بودی که واقعا عاشقم بودی

حالا همینطور که در راهی

لبخند مصنوعی میزنی

دوست داری کاش میتونستی به او بگی که او شایسته ی من نیست

سپس من باید ماشین رو متوقف کنم و سربرگردانم

و بگم به تو که شما اولین مردی بودی که واقعا عاشقم بودی

صحنه

و قبل از اینکه درو باز کنن

گفتم من هرگز قبلا گریتو ندیده بودم

و تو گفتی من قبلا به این زیبایی تو را ندیدم

میدونی که تو همیشه دختر کوچولوی من / دختر کوچولوی بابا هستی

همنوایی 3

به من خیره شدی در مراسم ازدواجم

با چشمانی اشک آلود شاید او لیاقتمو داشته باشه

نمیدونی چقدر واسم مهمه

که تو اولین مردی هستی که واقعا عاشقم بودی

که واقعا عاشقم بودی

که واقعا عاشقمی