لبخند که میزنی منو تحریک میکنی، با چشمات منو پابند اینجا میکنی
میزاری برم چون میدونی که میتونی منو دوباره داشته باشی
تو به شدت غرق من میشی
تو یک (ماسه روانی) رملی
اینجوری که جذبت میشم رو دوست دارم
میدونی چطور منو روشن کنی
جاذبه است که آبهای اقیانوسها که برای بوسیدن ماه بالا میاره، عشق ما هم مثل جاذبه میمونه
تو کسی هستی که به من یه زندگیه کامل دادی، به آرامش دعوتم کردی و ناگهان مدعی من شدی، دستامونو به هم گره زدیم، ما از رمل عبور میکنیم
منو به زندگی بر میگردونی وقتی آتیش وجودمو شعله ور میکنی به من این حسو میدی که بالا هستم و دیگه پایین بر نمیگردم بیشتر از هوسیه که به حقیقت برسه من حس میکنم عشق از اعماق وجودم بالا میاد تا به وجد بیاد
تا به وجد بیاد
خواستت منو به جایی میکشونه که دقیقاً میخوام اونجا باشم خیلی خوبه که نفسم سخت بالا میاد حس میکنم که این حالت طول بکشه
تو هنوز هم به من اجازه میدی غرقت بشم
هرچی که قبلاً بدست آوردی رو به من میدی
تو مثل آبی هستی که میتونه منو خاموش کنه
باعث میشی که من احساس آزادی کنم
خواستنت تبدیل میشه به نیروی گرانش
منو به زندگی بر میگردونی وقتی آتیش وجودمو شعله ور میکنی به من این حسو میدی که بالا هستم و دیگه پایین بر نمیگردم کنترل میکنی و نشونم میدی که رفتن از بهشت به سمت خوشی چه حالی داره
احساس میکنم هر طپش قلبت به احساساتم شدت میده لرزشهای اینجا با یک نفس قطع میشه اینقدر شدیده که فوران میکنه (از پایین بالا میاد) به وجد میاد
تو به شدت غرق من میشی باهاش نجنگ فقط بذار باشه
تا به وجد بیاد
خواستت منو میکشونه حالا عشق ما شبیه یه جاذبه است عزیزم این جاذبه است
تو کسی هستی که به من یه زندگیه کامل دادی به آرامش دعوتم کردی و ناگهان مدعی من شدی
کنترل میکنی و نشونم میدی که رفتن از بهشت به سمت خوشی چه حالی داره
احساس میکنم هر طپش قلبت به احساساتم شدت میده
بیشتر از هوسیه که به حقیقت برسه من حس میکنم عشق از اعماق وجودم بالا میاد تا به وجد بیاد
تا به وجد بیاد
تا به وجد بیاد