هیشکی مثل من تو رو دوست نداره
هرگز دوز و کلکی تو کارم نبود
هیچوقت کسی را به تو ترجیح ندادم
بهت فضا و زمان هم دادم
اما الان داری بهم میگی دلت واسم تنگ شده
و هنوز هم داری بهم فکر میکنی
عشقی که بین ما بود تک و یگانه بود
و به این سادگیها نمیشه مثلش رو پیدا کرد
تا دیر-وقت بیدار میمونی فقط واسه اینکه خواب نبینی؟
وقتی لبات کسِ دیگهای رو لمس میکنه
میخوام که من رو احساس کنی، کنی
وقتی که داری با کسِ دیگه میرقصی
میخوام که من رو احساس کنی،
روزات یک نمه سوت و کورتر نشده؟
شبات یه نمه سردتر؟
ضربان قلبت یه نمه بلندتر؟
روزات یه نمه طولانیتر؟
شبات یه نمه سردتر؟
ضربان قلبت یه نمه بلندتر؟
وقتی داری فرار میکنی، کجا میخوای قایم بشی؟
کجا داری میری پنهون بشی؟
وقتی اون دختره اون قدری بهت نمی رسه که از پریشونی درت بیاره؛
من دیگه خودم رو وسط نمیندازم
خودم رو قاطی شادیها و غمهات نمیکنم
عزیزم بدون از وقتی که دیگه با من نیستی، تا همیشه تنها
خواهی موند.
تا دیر-وقت بیدار میمونی فقط واسه اینکه خواب نبینی؟
وقتی لبات کسِ دیگهای رو لمس میکنه
میخوام که من رو احساس کنی، میخوام که من رو احساس کنی
وقتی که داری با کسِ دیگه میرقصی
میخوام که من رو احساس کنی، میخوام که من رو احساس کنی
روزات یک نمه سوت و کورتر نشده؟
شبات یه نمه سردتر؟
ضربان قلبت یه نمه بلندتر؟
روزات یه نمه طولانیتر؟
شبات یه نمه سردتر؟
ضربان قلبت یه نمه بلندتر؟