................................................
هر روز دل از دست دادن
روزی که تو در راه من قرار گرفتی
من کلمه ای برای بیان کردن نیافتم
فقط حسی که در عمق وجودم داشتم
و لذتی که نمی توانستم پنهانش کنم
چشمان من هرگز[چنین چیزی] ندیده بود
زندگی من هرگز[اینگونه] نبوده
آنجا و آنگاه به تو عشق ورزیدم
چرا دوباره نتوانم شروع کنم
دل از دست دادن و
هر روز دل از دست دادن [را]
و عشق ما به راحتی رونق گرفت
و من می خواستم بگذارم تو آن را بالنده کنی
و من حس درخشندگی کنم و
دل از دست دهم و دلدار بدست آرم
وقتی نزدیکی موسیقی بنواز
چون هر کلمه ای که می شنوم
از هیجان [ماده مخدر اکستازی] و رویایی که با من قسمت می کنی سرشار است
چشمان من هرگز[چنین چیزی] ندیده بود
زندگی من هرگز[اینگونه] نبوده
آنجا و آنگاه به تو عشق ورزیدم
چرا دوباره نتوانم شروع کنم
دل از دست دادن و
هر روز دل از دست دادن [را]
روزی که تو در راه من قرار گرفتی
من کلمه ای برای بیان کردن نیافتم
فقط حسی که در عمق وجودم داشتم
و لذتی که نمی توانستم پنهانش کنم
دل از دست دادن و
هر روز دل از دست دادن [را]