عشق، به نرمی یه صندلی راحتیه
عشق، به تازگی هوای صبحگاهیه
،عشقی که بین دو نفر تقسیم میشه
من اونو با تو پیدا کردم
مثل یه گل رز توی برف ماه آوریل
همیشه مطمئن بودم که عشق رشد میکنه
یه عشق ابدی و همیشه سبز
که به ندرت بین دو نفر دیده میشه
من و تو کاری میکنیم که هر شب مثل شب اول باشه
و هر روز یه شروع دوباره باشه
روح ما بیدار میشه و بی تمرین به رقص در میاد
روح ما گرم و صمیمه و ما رو به هیجان در میاره
چون ما درخشان ترین عشق دنیا رو داریم
ما دو روشنایی هستیم که مثل یه نور میدرخشه
ما شکوه صبحگاهیم و خورشید نیمه شب
ما یاد گرفتیم که به جلو حرکت کنیم
زمان هیچوقت معنای یه عشق رو تغییر نمیده
یه عشق ابدی و همیشه سبز