عزیزم پیش تو هر چقدر هم که این موقعیت ها منو خسته کنن
تو رو به چشمم میبرم و وقتی با منی ترس رو فراموش میکنی
و از همین الان ای عمرم هر چیزی رو امر کنی در چند ثانیه برات میارم
و از خودم قول میدم که روزهای سخت رو فراموش می کنی
و نخواهم گذاشت غیر اشک شوق چیز دیگه ای تو چشمات ببینم
اگه وجودم از تو محافظت نکنه
اونوقت دیگه لیاقت زنده بودن رو هم ندارم
عزیزم ترس به دلت راه نده
و روزی که کنار منی از چیزی نمیترسی
و سنگینی غم هاتو رو شونه من بنداز
حتا اگه غمات منو نابود کنن منو مطمئن کن
تا وقتی که هنوز روبروی منی
هر چقدر زیبایی های این دنیا رو ببینم برام عادیه (بی تفاوتم) ا
اینم نمیتونه منو بلرزونه
وقتی دیدمت فهمیدم معنی دنیا چیه
مث یه معجزه است
و توی همه رویاهام هستی
از امروز تو همه عمر و دنیا
و عشق و رفیقم میشی
عشقم امروز برای من با بقیه روزای زندگیم فرق داره
و از شدت عشقی که امروز دارم فکر میکنم امروز متولد شدم
من به چشمام که میگن به تو رسیدم اعتماد ندارم
خداوند تو رو برام نگه داره