یکبار دیگر
سعی می کنم کشف کنم
علت سخن گفتن چیه
اگر تو صدای من را با جریان هوا اشتباه بگیری
یکبار دیگر, میرم تابیدا کنم
اگر عشق جاییه که سرنوشت
تصمیم گرفته از من مخفی کنه فقط برای لذت
یکبار دیگر, با ضربه هایی که بادبه من می زنه
با بارانی که منو خیس میکنه
و خورشید انجا نیست
(تکرار)
این تنهاییه که طعم تو رو میده
چیزی که منو اذیت می کنه و به من لطمه می زنه
اینه که تو اینجا نباشی
راحت نیست نفس بکشی و سعی کنی چیزی حس نکنی
دنیا مثل مجازات می مونه
اکه من نتونم دیگه با تو باشم
چنین احساسی منو می کشه
یکبار دیگه با داستان من به این شکل
با روح ناقص من که دنبال یک راه می گرده
که گم بشه وقتی نتونه تو رو بیدا کنه
یکبار دیگر, با ضربه هایی که بادبه من می زنه
با بارانی که منو خیس میکنه
و خورشید انجا نیست
(تکرار)
عادی نیسنت که من هرروز به تو فکر میکنم
دنبال راهی میگردم که از این تنهایی بیرون بیام
هر صبح سرد