رنگ از غروب پریده، شب کمکَمَک رسیده
مهتاب رو دفتر شب، یه طرح نو کشیده
غبار شب پوشونده، لختی کوچهها رو
انگار که داس شومی، میزنه بیشهها رو
پر از نیاز عشقم، که انتها ندارم
تو این هجوم تردید، یه آشنا ندارم
[همخوانی] [2x]
عشقِ ممنوع طلسمه، تا به کی جدا بمونیم؟
بشکنیم این طلسمو، چرا بیصدا بمونیم؟
عشق ممنوع زنجیر به قلب ماست
عاشقی تنها نیاز آدماست (نیاز آدماست)
دل ما عاشق عاشق شدنه
رهایی ریشهی دل سپردنه (دل سپردنه)
[همخوانی]
قلعهی عشق مال ماست
ما فاتحان عصریم
ما عاشقیم و با عشق
رو هر خرابه هستیم
نیاز عشق ممنوع، نهایت هر نفس
بذار که این غریزه، بیرون بیاد از قفس!
فرشتهی شیشهای! میراث عشق تو هستی
واسه طلوع خورشید، تو منتظر نشستی
[همخوانی] [2x]
عشقِ ممنوع طلسمه، تا به کی جدا بمونیم؟
بشکنیم این طلسمو، چرا بیصدا بمونیم؟
من از قبیلهی شب، تو از تبار خورشید،
دستای من رو آفتاب، خط سیاهی کشید
اگر تو این تهاجم، من از منم جدا شه
باید که خون خورشید، تو رگ شب رها شه!
جدال نابرابر، به زیر این بقا نیست،
تیغهی تیز چاقو، نقطهی اتکا نیست
[همخوانی]
عشقِ ممنوع طلسمه، تا به کی جدا بمونیم؟
بشکنیم این طلسمو، چرا بیصدا بمونیم؟
عشقِ ممنوع یه طلسمه، تا به کی جدا بمونیم؟
بیا بشکنیم طلسمو، چرا بیصدا بمونیم؟
[همخوانی]
عشقِ ممنوع طلسمه، تا به کی جدا بمونیم؟
بشکنیم این طلسمو، چرا بیصدا بمونیم؟