پرده ها میان پایین و من نفس کم آوردم
همینطور که نفس میکشم حس درهمی دارم
امروز اشتباهی نکردم که؟
تماشاچی ها چطور به نظر میرسیدن؟
خوشحالم از کسی که الان هستم
کسی که میتونه بقیه رو به فریاد دربیاره
نمیتونم این احساسات رو به این راحتی ول کنم
هنوز رو صحنه ی گرم و خالی هستم
وقتی رو صحنه ی گرم و خالی بودم
از خلع (خالی بودن،پوچ بودن) وحشت کردم
با همچین احساسات درهمی،توی این زندگی
وانمود میکنم که یه کودنم
این اولین بار نیست،دارم بهش عادت میکنم
با اینکه میخوام پنهانش کنم ولی نمیتونم
بعد از اینکه اجرا تموم شد
فقط صندلی های خالی باقی میمونن
دارم به خودم دلگرمی میدم
که هیچ دنیای کاملی وجود نداره
دارم خودمو خالی میکنم
تا کی میتونم صاحب این تحسین و کف های بلند باشم
خیلی بی شرمانه اینارو به خودم میگم
صداتو ببر بالا
حتی اگه هیچ طرفداری (تماشاچی،مخاطب) تا ابد وجود نداشته باشه به خوندن ادامه میدم
میخوام حداقل امروز همیشگی باشه
میخوام برای همیشه جوان بمونم
ما تا ابد جوانیم
زیر بارون گلبرگ گلا سرگردان تو مارپیچ زندگی میدوم
ما تا ابد جوانیم
حتی اگه بیفتم و صدمه ببینم
باز به سمت رویاهام به دویدن ادامه میدم
تا ابد همیشه همیشه همیشه
رویاها،امیدها،به جلو،به جلو
تا ابد همواره ما جوانیم
تا ابد همیشه همیشه همیشه
رویاها،امیدها،به جلو،به جلو
تا ابد همواره ما جوانیم
ما تا ابد جوانیم
زیر بارون گلبرگ گلا سرگردان تو مارپیچ زندگی میدوم
ما تا ابد جوانیم
حتی اگه بیفتم و صدمه ببینم
باز به سمت رویاهام به دویدن ادامه میدم
ما تا ابد جوانیم
زیر بارون گلبرگ گلا سرگردان تو مارپیچ زندگی میدوم
ما تا ابد جوانیم
حتی اگه بیفتم و صدمه ببینم
باز به سمت رویاهام به دویدن ادامه میدم