هیج وقت در عشقی مثل این عشق شکسته نشده بودم
همیشه در عشق همه چیز رو به پای عشق میریختم
این کلمات رو از ته دلم واست میفرستم
روی بدن تو خودم رو فراموش میکنم
وقتی قایمکی پشت قایقهای ساحل
لباس هامونو در میاوردیم
اوه نه نه نه
ما همدیگه رو به همین راحتی فراموش نخواهیم کرد
شاید تو نمیدونی
ولی همیشه یک تیکه از تو با من خواهد ماند
اوه نه نه نه
ما آن گذشته با هم بودنمونو فراموش نخواهیم کرد
اون قصه عشق ماست که داشتیم
که دوست دارم یه بار دیگه تکرارش کنیم
دوباره موجهای دریا به ساحل میزدندد
و تو دست منو با لطافت میگرفتی
برای آوردن مودبانه من پیش خودت
تا سپیده صبح
من همیشه پیشت میومدم
مثل یک ستاره در رقصان
و آسمان بال هاشو دراز میکرد
برای گرفتن معصومیت زنانه من
مردم در جاده زندگی در حال عبور هستند
و زندگی همجنان ادامه داره
ما همیشه نمیتونیم دلیل همه چی رو بفهمیم
و یک روز دوباره عاشق همدیگه خواهیم شد
۲