با من حرف بزن
چون من دیده ام
کم شدن لبخندتو
زخمهای پنهان شده ات رو
میدونی که تنها نیستی
امشبو بخواب
نور تابستونی شیرین
دیروز تارو مار شده
گذشته دور شده
چقدر زود زمان میگذره با
زودگذریه زندگی
لحظات از دست رفته بر نمیگرده
و ما هرگز دوباره احساس نخواهیم کرد
انسوی رویاهای من
همیشه با من
تو همیشه از نظرم میگذری
منظره نهایی محو شونده
اما خورشید (همیشه ) طلوع خواهد کرد
و اشکها خشک خواهند شد
از همه چیز برای رسیدن
رویایی به تازگی آغاز شده
و زمان داره سرعت میگیره با
زودگذری روزگار
لحظات از دست رفته بر نمیگرده
و ما هرگز دوباره احساس نخواهیم کرد