تو هم دوست بدار اما نذار دوست داشته باشنت
مث من درد عشق رو بکش
خیلی دلتنگ شو اما هیچ وقت نرس
مث من که هیچ وقت نتونستم برسم
قلب تو هم بسوزه
مث موم تو دست های غریبه ها
بیچارگی هیچ وقت جدا نشه
مث اسیری که در خانه توست
قلب تو رو هم بدزده
مثل مال های دیگران
عشق تو قلبت بمونه
مث یک گناه پنهانی
تو عشق همیشه توسط عشق سوختم
جوری عاشق شدم که هیچ کس نشده بود
تو قلبم رو شکستی ولی من تعمیرش کردم
مث کسی که تعمیرکاره
هیشکی به خودش نگیره
این حرفا برای معشوقه س
اون یه معشوقه ایه که
کار هایی که کرده رو خوب میدونه
آه های من، نفرین نیستن
برای این که بهتر بفهمی
دوست داشتن و دوست داشته خیلی سخته
به خاطر اینکه به یکی عادت میکنی
برنگرد چون نمیخوام
من همون من سابق نیستم
زندگی یه بازیایه که
نه نقش داره و نه صحنه ای
تو هم شاد نباش. میشه؟
تو هم دوست داشته نشو. میشه؟