هیچ طلایی توی این روخونه وجود نداره
چون من مدام دستامو توش میشستم
میدونم امیدی توی این آب ها هست
ولی نمیتونم خودمو راضی به شنا کنم
وقتی دارم غرق سکوت میشم
عزیزم، بزار وارد بشم
بهم سخت نگیر، عزیزم
من هنوز بچه بودم
شانسشو پیدا نکردم تا
دنیای اطرافمو احساس کنم
وقت نداشتم انتخاب کنم
چیزی رو که برای انجام دادن انتخاب کرده بودم
پس بهم سخت نگیر
هیچ فضایی برای تغییر چیزها وجود نداره
وقتی ما دوتامون عمیقا درگیر راه هامونیم
نمیتونی منکر این بشی که چقدر سخت تلاش کردم
من خودمو تغییر دادم تا شما دو تا رو اولویت قرار بدم
ولی الان دیگه بیخیال شدم
بهم سخت نگیر، عزیزم
من هنوز بچه بودم
شانسشو پیدا نکردم تا
دنیای اطرافمو احساس کنم
وقت نداشتم انتخاب کنم
چیزی رو که برای انجام دادن انتخاب کرده بودم
پس بهم سخت نگیر
من نیت های خوبی داشتم
و این امیدها رو داشتم
ولی الان میدونم که
شاید حتی نشون هم داده نشده
بهم سخت نگیر، عزیزم
من هنوز بچه بودم
شانسشو پیدا نکردم تا
دنیای اطرافمو احساس کنم
وقت نداشتم انتخاب کنم
چیزی رو که برای انجام دادن انتخاب کرده بودم
پس بهم سخت نگیر