تو،جان گرفته از رویاهایم
تو که از آب شکل گرفتی،گوشه هایت در حال ذوب شدنه
من رازی را به زبان آوردم
و تو را صدا زدم،تا آنجا که میتوانستم
ساکت نشو،خون گرم می ماند
چون عشق من در آن است
با من نفس بکش
بازتاب سایه هایمان،وقتی زیر آب می رقصیم
با من نفس بکش
شاید یک روز همدیگر را ملاقات کردیم
نه چیز دیگری نیست
تنها یک نفس از تو
ما در آنجا شناور خواهیم شد
جایی که آب همیشه در رگها در جریان است
ساکت نشو،خون گرم می ماند
چون عشق من در آن است
با من نفس بکش
بازتاب سایه هایمان،ما زیر آب می رقصیم
با من نفس بکش
شاید یک روز همدیگر را ملاقات کردیم
نفس بکش
نفس بکش