ای عشق ، چی به حال و روزم آوردی
این همه وقت دنبالت همه جا کشیده شدم
امروز تا دیدمش به سوز و گداز افتادم
داستان من طولانیه که به درد هام خوشامد گفتم
نمی دونم فرجام چه خواهد بود... فردا رو نمی بینم
دلتنگش می شم حتی اگه نشناسَتَم توی رویاهام می بینمش
تا وقتی قلبم عاشقه هر کی هر چی بگه هم نمی شنوم
التماس می کنم بهش بگین خیلی دلتنگشم
بیش از حد دوسِت داشتم ، شنیدی ؟
دلتو زدم ؟
من اینطوری گریه می کنم
و تو خوشحال شدی ؟
شب ها توو خیال خودم می سوزم
من اینطوری سودای عشق رو به دست مردم سپردم
و این حرف هامو به عاشق ها می گم ...